Hushang | هوشنگ
Hooshang | Hōshang | Hōšang | 𐭤𐭥𐭱𐭭𐭢
👑🌞🔥
هوشنگ پسر سیامک و نوهی کیومرثه که در ابتدای ورودش به شاهنامه بهمراهی کیومرث لشکری از دد و دام و ببر و پلنگ جمع و جور میکنه و انتقام خون پدرش رو از پسر اهریمن میگیره. در طی جنگ کیومرث کشته میشه و تاج و تخت به هوشنگ میرسه. پادشاهی هوشنگ چهل ساله و با پیشرفتهای زیادی همراهه. مثل احداث قنات و کشف برخی جواهرات و رسیدن به فناوری ذوب آهن و غیره. اما یکی از این اکتشافات خیلی غیرمنتظره بود.
یک روز که هوشنگ با ملازمانش به کوه میره ناگهان مار بزرگی با چشمای قرمز و وحشتناک جلوشون ظاهر میشه. هوشنگ سنگی بزرگ برمیداره و به طرف مار پرتاب میکنه. مار جاخالی میده و کشته نمیشه ولی از برخورد اون سنگ با صخرهی پشت سرش آتش به پا میشه و اینطوری بود که آتش کشف شد. سپس هوشنگ همه رو اونجا جمع کرد و دستور داد تا آتش بزرگی بر پا کنن. از اون به بعد هر سال همچین مراسمی رو در اون روز میگرفتن و اسم این جشن رو «سده» گذاشتن. جشن سده هنوز زنده است و هر سال در تاریخ 10 بهمن در بسیاری مناطق برگزار میشه.
نگارش: پارسا یارمحمدلو
@parsayar
Hushang is Siamak's son and Keyumars' grandson. When he appeared in "The Book of Kings" for the first time, he came to Keyumars' aid and gathered an army of fairies, beasts, and wild animals to avenge Siamak's death and kill Ahriman's son(Kharouzan). Keyumars was killed in the course of battle. Then, Hushang was crowned as the king. Hushang's reign was prosperous and it was forty years long. Flumes were constructed, gems were discovered, and smelting technology was found during his kingdom. However, one of these discoveries was entirely unexpected...
Once when Hushang was in the mountains with his escort, they came across a giant snake with horrific red eyes (also known as Gavshid Dragon). Hushang picked up a big rock and threw it at the snake. The snake dodged the rock and was not hit. However, when the rock hit the cliff, it was set on fire; That is how the fire was discovered. Then, Hushang gathered everyone there and ordered them to make a majestic fire. Since then, everyone gathered annually and held ceremonies to celebrate that day. This event was called "Sadeh" and it's still held each year, January 30th, in many regions.
- Translation by Mehrshad Sepahvand @mehrshad.sp
پری و پلنگ انجمن کرد و شیر
ز درّندگان گرگ و ببر دلیر
سپاهی دد و دام و مرغ و پری
سپهدار با گیر و کنداوری
***
نشد مار کشته ولیکن ز راز
از آن طبع سنگ آتش آمد فراز
***
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
Fairy and bestials, became his troop
Wild wolves and tigers، formed a group
An army of animals, an unquiet crowd
Their leader swollen, and quite proud
***
The serpent fled from the rock he threw
Though instead the sparks and fire flew
***
Drinking they did, feasts they made
The festival, "Sadeh" they named
Era: Mythical Age
Dynasty: Pishdadian
Shahnameh Chapter: 1 and 2
Length of Reign
40
منبع اشعار
شاهنامه فردوسی بتصحیح جلال خالقی مطلق 1366. نیویورک
Bibliotheca Persica جلد اول