Musa-Ku-Taghi موسیکوتقی
Musa-Ku-Taghi | موسیکوتقی | تقی کو نقی
افسانه 《موسی کو تقی》 در باورهای مردم خراسان شنیده شده است و داستان آن از این قرار بوده که سه برادر بودند به نامهای موسی، تقی و کریم. این سه برادر هنگامی که کودک بودند بدون اجازه برای بازی از خانه دور میشوند. تقی حین بازی کردن گم میشود و موسی و کریم نمیتوانند او را پیدا کنند. در نهایت موسی و کریم از خدا میخواهند که یکی از آنها را به پرندهای تبدیل کند تا بتواند پرواز کند و از آسمان به دنبال تقی بگردد تا آن یکی هم بتواند به خانه برود و خبر گم شدن تقی را به پدر و مادر بدهد. خدا دعایشان را مستجاب میکند؛ کریم به پرندهای تبدیل میشود و به پرواز در میآید اما نمیتواند تقی را پیدا کند. از آن به بعد مدام با صدای خودش از موسی سراغ تقی را میگیرد، شاید به خانه برگشته باشد.
نقل است که این صدا به عنوان آواز در نسلهای بعدی این پرنده نهادینه میشود.
نگارش: زینب هاشمی
The legend of 'Musa Ku Taghi' is heard among the people of Khorasan (located in the eastern part of Iran). The story is about three brothers named Musa, Taghi, and Karim. One day they decided to go outside to play without asking their parents for permission. Taghi goes missing. Musa and Karim prayed to God to turn one of them into a bird to fly up in the skies and look for their brother, while the other one returned home and explained the situation to their parents.
God answered their prayers and turned Karim into a bird. He flew up but couldn't find their brother, so he kept asking Musa about Taghi, saying "Musa Ku Taghi" (which means, 'Musa, where is Taghi?'). The sound of him asking is now recognized as tweeting.
Translation: Sarah Mohebbi Moghadam