BOMBAREH TORRO
Bombareh Torro | بُمبَره تُرّو
در باور مردمان دزفول و شوشتر جنی به نام «بُمبِرَه تُرُّو» وجود دارد. او شبهنگام و یا سپیدهدم هنگامی که هوا همچنان تاریک است، به درب خانهی اشخاص میرود، خود را شبیه به دوست و یا همکار شخص درمیآورد و صاحبخانه را راضی میکند تا به بهانهای با او همراه شود. اما در میانهی راه فرد را سوار بر شانهاش میکند. سپس شروع به بزرگشدن میکند و قدش بلند میشود، بهطوریکه سرش به آسمان میرسد. تنها ضعف این موجود یک جمله است: «سیزَن جُل دُوز اَرا نِمِک.» (سوزن بزرگ پالاندوز و سنگ نمک) در حقیقت شخص وانمود میکند که دارد با صدای بلند از کسی که در همان حوالی وجود دارد، یاری میطلبد و از او میخواهد سوزن بزرگ خود را بیاورد تا با آن به «بمبره ترو» حمله کند. فرد میتواند با بهزبانآوردن این جمله خود را از مکر او در امان نگهدارد و «بمبره ترو» کوچک و کوچکتر میشود و فرار میکند. برخی بر این باورند که این موجود در قبرستانی زندگی میکند که به درّهی «بمبره ترو» معروف است.
نگارش: مهرنوش خلیلی
In the belief of the people of Dezful and Shushtar (Southwestern Iran), there is a Jinn named "Bombare Turoo". He goes to people’s houses at dusk or dawn when the weather is dark, pretends to be a friend or family, and convinces the owner of the house to accompany him. But in the middle of the way, this creature puts the person on its shoulders and rapidly begins to grow begins to grow. It grows so tall that its head reaches the sky.
The creature only shows weakness against two things:
Metal and salt. So the person would have to show if they have any metal object or a salt rock to get Bombare Turoo to flee, if not, they should loudly yell, "Sizan Jul Duz Ara Nemek" meaning "You want the needle or the salt". By uttering this sentence, a person can save themselves from the tricks of the Jinn where it suddenly starts to deflate and become smaller. Some believe this creature resides in caves around the river "Dez" by a graveyard in the city of Dezfool, southwestern Iran.
Visual Description
Compare With
…
Related Creatures
References
کتاب کلمجور از عظیم محمودزاده
بمبره ترو در باور مردم دزفول - در جستجوی هیولا (monster-quest.com)
کتاب دزبانان، نوشته محمدحسن روانبخش انصاری ،مریم مفتوح