ARZHANG DEEV
Arzhang Deev | اَرژَنگ دیو
ارژنگ دیو از سران دیوهای مازندران است و درهفت خان رستم که شرح آن را به طور کامل در شاهنامه میخوانیم، خان ششم به کشته شدن او توسط رستم پهلوان اختصاص دارد.
پس از حملهی کاووس (شاه ایران) به مازندران، سپاهیان ایران توسط دیو سپید اسیر و نابینا میشوند. دیو سپید آنها را در کوه اسپروز اسیر و دارایی و اموال آنها (گنج شاهی) را تصاحب میکند و نگهبانی آن را به ارژنگ دیو میسپارد.
در خوان ششم پس از اینکه رستم از محل سکونت ارژنگ دیو باخبر میشود، بیرون از خیمهی او فریادی میکشد که زمین و آسمان به لرزه میافتد و ارژنگ از خیمهاش بیرون میآید.
وقتی رستم او را میبیند، با اسب به سوی او میتازد و سرش را از تنش جدا میسازد، سپس سر خون آلود او را به سوی دیوان میاندازد.
دیوانی که شاهد کشته شدن ارژنگ بودند، میترسند و قصد فرار میکنند ولی رستم شمشیر میکشد و آنها را نیز میکشد.
یکی نعره زد در میان گروه تو گفتی بدرّید دریا و کوه
برون آمد از خیمه ارژنگدیو چو آمد به گوش اندرش آن غریو
نگارش: مهرنوش خلیلی
"Arzhang-e Deev" was one of the leaders of the Deevs (demons) of Mazandaran, whose description we can read from the extensive ""Seven Labors of Rostam"" in the Shahnameh.
Following Kavous's (the King of Iran) attack on Mazandaran, Iranian soldiers were captured and blinded by the White Demon. The White Deev held them captive in Mount Espand, seizing their treasures (the Shah's treasure) and appointing Arzhang Deev as their guardian.
In the sixth labor, when Rostam learns of Arzhang Deev's whereabouts, he cries out a thunderous call from outside the demon's tent, causing the earth and sky to tremble, compelling Arzhang Deev to emerge from his tent.
Upon seeing him, Rostam swiftly charges towards Arzhang Deev on horseback, severing his head from his body, and flings the head towards the assembly of Deevs.
Witnessing Arzhang's demise, the onlookers are terrified and attempt to flee, but Rostam draws his sword, slaying them."
Visual Description
Compare With
…
Related Creatures
References
دانشنامه ادب فارسی، حسن انوشه
خلاصه شاهنامه فردوسی، بهیننامه باستان
فردوسینامه، مردم و قهرمانان شاهنامه از سید ابوالقاسم انجوی شیرازی