کلیدواژه وارد نمایید تا در همه‌ی داستانها جست و جو شود 👆

پادشاه ظالم که رعیت او را از سلطنت برکنار کرد

آرزوی داشتن شاهی عدالت پرور در بسیاری از قصه ها به چشم می خورد. در سرزمینی که همواره تحت حکومت ظالمانه و استبدادی شاهان قرار داشته است این آرزو بسیار طبیعی می نماید. آنچه در روایت و پادشاه ظالم که..... جلب نظر می کند دیدگاه عامیانه درباره شاه ظلم و... است. خلاصه این روایت را از روی متنی که در کتاب «قصه های مشدی گلین خانم چاپ شده است مینویسیم.

Read More

احمد لمتی

این قصه در کتاب «افسانه‌ها و باورهای جنوب» نوشتهٔ منیرو روانی‌پور چاپ شده است. روایت دیگری است از «تنبل» افسانه‌های مردم که با استفاده از تیزهوشی خود و نابخردی دشمنانش، سرانجام کامیاب می‌شود. نثر قصه ساده و روان است

Read More

پاداش

در روزگاران قدیم امیری بود که زن بسیار زیبایی داشت. یک روز این امیر تنگی پر از ماهی به خانه برد و زنش با دیدن تنگ ماهی روبنده اش را روی صورت انداخت که ماهی ها او را نبینند و طوری صورت اش را پنهان کرد تا امیر پاکیزه اش بداند

Read More

بی بی نگار و می سس قبار

زنی بود که حامله نمی‌شد. روزی رفت پای درخت خشکیده نظرکرده‌ای که نزدیک منزلشان بود گریه و زاری کرد و گفت: خدایا! من نذر می‌کنم که اگر دختردار شدم، همیشه به این درخت خشک خدمت کند و اگر پسردار شدم همیشه نوکر آن باشد

Read More

بی بی ناردونه

زن و شوهری بودند که یک دختر به نام بی‌بی‌ناردونه داشتند. مادر دختر مریض شد و مرد و پدرش پس از مدتی زن گرفت. نامادری چشم دیدن دختر را نداشت. چون که صورت دختر مثل پنجه آفتاب می‌درخشید

Read More

احمد صیاد

قهرمان این قصه، احمد، برادرزادهٔ شاه است که در اثر مکر وزیر و بی‌اطلاعی شاه در فقر و تنگدستی بزرگ می‌شود. راهنمای او در مشکلات «پیرمرد نورانی» است. دیگر حامیان و یاران قهرمان این قصه عبارتند از: احمد تیرانداز، احمد شاشو، احمد گوش کن، احمد کوه‌کن و احمد شلنگ انداز. می‌توان گفت که این شش احمد در واقع یک احمد هستند و با توانایی‌های متفاوت و قدرت‌های افسانه‌ای انسان در قصه. نثر روایت محاوره‌ای است

Read More

بی بی له و چی چی له

قصه بی‌بی‌له و چی‌چی‌له مربوط به حیوانات است. این قصه روایت دیگری است از همان قصه مشهور شنگول و منگول. پایان خوش قصه گویای روحیه خوش‌بینانه آفرینندگان آن است

Read More

احمدخان و علی ولی

در قصه‌ها، سیب سمبل باروریست. در این قصه نیز کمک قهرمان با بخشیدن سیبی به پادشاه و برادرش آن‌ها را صاحب فرزند می‌کند. از عوامل پیش برندهٔ قصهٔ «احمدخان و علی ولی» سحر و جادو و نیروهای مافوق طبیعی است. نثر روایت این قصه ساده و روان است

Read More

احمد پادشاه

قصه احمد پادشاه از جمله قصه‌هایی است که در آن از سحر و جادو و اعمال خارق‌العاده خبری نیست. م. رودنگر این قصه را در بخش «افسانه‌های مربوط به زندگی، آورده است.

Read More

بهلول دانا و خلیفه بغداد

بهلول و خليفه بغداد برادر بودند. روزی بهلول کودکان شهر را به کنار دریا برد و آن‌جا برای خود کلبه‌ای ساختند. خلیفه به همراه دو زن خود برای گردش به کنار دریا آمد. زن بزرگتر خلیفه از بهلول پرسید: آیا کلبه‌ات را به من می‌فروشی؟ بهلول پرسید: در عوض به من چه می‌دهی؟

زن گفت: قطای (قطاب) لذیذی برایت می‌پزم. بهلول راضی شد

Read More

بهلول دانا

بهلول مرد فقیر و دیوانه‌نمایی است. او در قصه‌ها حتی اگر برادر پادشاه هم باشد باز خودش فقیر است. دیوانه‌نمایی او مصونیّتی بوده است در برابر عوارض حقیقت‌گویی و دفاع از حق در مقابل سلاطین و زورمندان.

Read More

بهلول و موشهای آهن خوار

در زمان قدیم، روزی پادشاهی نشسته بود. ناگهان درِ بارگاه باز شد و خبر آوردند که از فرنگ ایلچی آمده است. پادشاه او را احضار کرد و علت آمدنش را پرسید. ایلچی گفت: سلطان ما چند مسأله فرستاده است که به آن‌ها جواب بدهید. اگر جواب مسأله‌ها را دادید که هیچ. ولی اگر جواب ندادید باید آماده جنگ باشید

Read More